رمان گرگینه ی من
p²⁶
ته : عزیز من چرا داری به همش توهین میکنی خودش اندازه شتر جلوتر وایستادن
ات : عاااا...به نقطه ی ظریفی اشاره کرد
ته : ما اینیم😎
ات : بعد کلی حرف زدن و خوش گذرونی ² تا ماگ پر از خون رو پر کردم و سرم کشیدم...کوک رفت خوابید و ته هم رفت من و شائون و هم رفتیم توی اتاق من روی تخت دراز کشیدم و با گوشی ور رفتم و از شانس خوبمون اینجا خط داشت بلند شدم و رفتم سرویس و موهامو بافتم و ی دست لباس راحتی پوشیدم و ...
ته : عزیز من چرا داری به همش توهین میکنی خودش اندازه شتر جلوتر وایستادن
ات : عاااا...به نقطه ی ظریفی اشاره کرد
ته : ما اینیم😎
ات : بعد کلی حرف زدن و خوش گذرونی ² تا ماگ پر از خون رو پر کردم و سرم کشیدم...کوک رفت خوابید و ته هم رفت من و شائون و هم رفتیم توی اتاق من روی تخت دراز کشیدم و با گوشی ور رفتم و از شانس خوبمون اینجا خط داشت بلند شدم و رفتم سرویس و موهامو بافتم و ی دست لباس راحتی پوشیدم و ...
- ۳.۵k
- ۰۶ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط